علت اعلام نشدن آمار کشتهشدگان اعتراضات بنزینی | آمار دقیق موجود است | جزئیاتی از نامه شمخانی به رهبر انقلاب
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۰۵۰۶۰۳
به گزارش همشهری آنلاین، نورنیوز نوشت: سوال محوری و مهمی که این روزها و پس از رخدادهای تلخ چند هفته گذشته ناشی از اصلاح قیمت بنزین در کشور مطرح می شود تعداد و چرایی عدم اعلام آمار رسمی کشته شدگان این حوادث است. تاکنون پاسخ روشنی نه درباره اصل موضوع و نه درباره علت به طول انجامیدن اعلام آمار کشته شدگان به افکار عمومی داده نشده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این در حالی است که رسانههای معاند، با تمرکز بر موضوع کشته شدگان رخدادهای اخیر، اهداف کاملا مغرضانهای را برای ایجاد بی اعتمادی در مردم و همچنین تحریک نهادهای بین المللی برای صدور قطعنامه های حقوق بشری علیه کشورمان، پیگیری می کنند.
بیان آمارهای دروغ و جهت دار و اعلام اعدادی چون ۳۵۰ یا ۵۰۰ و یا هزاران کشتهای که ترامپ مدعی شد، نمونه ای از شایعات و شبهه افکنی هایی است که این رسانهها در شبکه های رسمی و مجازی خود برای دامن زدن به این موضوع، با شدت کم سابقه ای دنبال می کنند.
طبیعتا عدم اعلام آمار رسمی از سوی نهادهای ذیربط، به تقویت این شایعات و اثرگذاری تبلیغات سوء جریانهای معاند جمهوری اسلامی در فضای افکار عمومی کمک شایانی کرده است.
حال اما؛ این سوال مطرح است که آیا آمار رسمی از کشته شدگان حوادث اخیر وجود ندارد و یا اگر وجود دارد، دلیل طولانی شدن فرآیند اعلام آن چیست؟
پیگیریهای «نورنیوز» نشان می دهد که آمار دقیق کشته شدگان نزد نهادهای مربوطه موجود است، اما عدم اطلاع رسانی درباره آن، از آنجا که نیازمند تفکیک دقیق از حیث چرایی و چگونگی جان باختن افراد بوده، تاکنون به طول انجامیده است.
به بیان دقیق تر؛ حاکمیت نه تنها نسبت به این موضوع مهم بی تفاوت نبوده، بلکه مصرانه و با جدیت در پی روشن شدن ابعاد مختلف ماجراست تا کمترین حقی از شهروندانی که متاسفانه در این قضایا جان خود را از دست داده اند و به تبع آن خانواده هایشان تضییع نگردد.
در همین خصوص؛ می توان به نامه دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی به رهبر انقلاب و کسب تکلیف از ایشان اشاره کرد. در نامه مذکور که قبلا متن آن و پاسخ رهبری معظم در رسانهها منتشر شده است، با توجه به اهمیت موضوع، پیشنهادات دقیقی مطرح شده بود تا در صورت تائید، بر آن مبنا میان جان باختگان مختلف در رخدادهای اخیر تفکیک صورت گرفته و تکلیف هر یک متناسب با دلیل و نحوه کشته شدن روشن شود.
در واقع؛ اگر قرار بود که حاکمیت هیچگونه مسئولیتی را در قبال کشته شدگان نپذیرد، می توانست در اقدامی عاجل نسبت به اعلام آمار مربوطه اقدام کند، اما دستور و تاکید رهبری مبنی بر رعایت دقت و رافت اسلامی در شناسایی و نحوه رسیدگی به موضوع کشته شدگان و خانواده های آنها، ضرورت بررسی دقیق وضعیت کشته شدگان را اجتناب ناپذیر نموده و طبیعتا فرآیند کار را طولانی می کند.
در نامه دبیر شورای عالی امنیت ملی خطاب به رهبر معظم انقلاب، کشته شدگان به چند گروه تفکیک و پیشنهاد شده بود که بنابر چارچوبهای قانونی موجود (قانون تعیین مصادیق شهید و شهادت)، شهروندان عادی که بدون داشتن هیچگونه نقشی در اعتراضات و اغتشاشهای اخیر و در میانه درگیریها جان باختهاند در «حکم شهید» محسوب شده و خانوادههای آنان تحت پوشش بنیاد شهید و امور ایثارگران قرار بگیرند.
همچنین در خصوص قربانیانی که در جریان تظاهرات اعتراضی به هر شکل جان خود را از دست داده اند موضوع پرداخت دیه و دلجویی از خانوادههای آنان پیشنهاد شده بود.
در مورد آن دسته از قربانیان حوادث اخیر نیز که مسلحانه و در درگیری با نیروهای حافظ امنیت کشته شده اند مقرر شد، پس از بررسی وضعیت و سوابق خانواده آنان، حساب خانوادههای موجه و آبرومند از فردی که اقدام به عمل مجرمانه نموده جدا شود و خانوادههای آنان متناسبا مورد توجه و دلجویی قرار بگیرند. رهبرمعظم انقلاب در مورد نحوه مواجهه با خانوادههای همین گروه سوم نیز که مشکوک به شرارت بوده اند، امر بر «رافت اسلامی» و توجه به خانوادهها نمودند.
با این تفاسیر و با علم به این مسئله که به هر حال قرار گرفتن نام هر یک از جانباختگان ذیل هر کدام از این بندها، در آینده چه شرایطی را برای خانوادههای آنان رقم خواهد زد، طبیعی است که روند بررسی چرایی و چگونگی کشته شدن هر یک، نیازمند دقت حداکثری و بررسی موشکافانه همه داده ها و اطلاعات میدانی موجود میباشد.
به بیان بهتر؛ قاعدتا این یک امر بدیهی و ضروری است که بین آنکه قرار است «شهید» محسوب شود با آنکه در اثر اغتشاش و اقدام مسلحانه علیه نظم و امنیت عمومی کشته شده است، باید یک مرزبندی دقیق صورت بپذیرد.
ناگفته پیداست، جریان معاندی که با اهداف پلید خود، در ادامه پروژه کشته سازی در حین اغتشاشات، پس از اتمام ماجرا دائما بر طبل آمارسازی های دروغ می کوبد، نه تنها دغدغه «مردم» و خون ریخته شده آنان را ندارد، که تنها در پی گرفتن ماهی خود از این آب گل آلود است.
پاسخ رهبر انقلاب به نامه شمخانی درباره حوادث اخیر | رأفت اسلامی مبنا باشد | چه کسانی «حکم شهید» را دارند؟ کد خبر 469317 برچسبها اعتراضات - بنزینمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: اعتراضات بنزین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۰۵۰۶۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دغدغه رهبر انقلاب پیرامون فرزندآوری و ازدواج مجرّدان
آنچه در ادامه میخوانید انتشار گزیده ای از بیانات مقام معظم رهبری در خصوص «سبک زندگی اسلامی در بخش خانواده» است که در شماره های مختلف تقدیم علاقهمندان میشود.
بخش حقیقی تمدن نوین اسلامی، آن چیزهائی است که متن زندگی ما را تشکیل میدهد که همان سبک زندگی است. این، بخش حقیقی و اصلی تمدن است، مثل مسئلهی خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، نوع لباس، الگوی مصرف، نوع خوراک، نوع آشپزی، تفریحات، مسئلهی خط، مسئلهی زبان، مسئلهی کسب و کار، رفتار ما در محل کار، رفتار ما در دانشگاه، رفتار ما در مدرسه، رفتار ما در فعالیت سیاسی، رفتار ما در ورزش، رفتار ما در رسانهای که در اختیار ماست، رفتار ما با پدر و مادر، رفتار ما با همسر، رفتار ما با فرزند، رفتار ما با رئیس، رفتار ما با مرئوس، رفتار ما با پلیس، رفتار ما با مأمور دولت، سفرهای ما، نظافت و طهارت ما، رفتار ما با دوست، رفتار ما با دشمن، رفتار ما با بیگانه.
همه اینها آن بخشهای اصلی تمدن است، که متن زندگی انسان است. «بیانات در دیدار جوانان استان خراسان شمالی، ۱۳۹۱/۰۷/۲۳»
مسئلهی فرزندآوری خیلی مسئلهی مهمی است. چند سال ما این مسئله را مطرح کردیم و گفتیم؛ خب یک عده از دخترخانمهای خوب، خانمهای جوان قبول کردند و عمل کردند لکن در محیط عمومی جامعه اثری از این قضیه نیست. الان آمار فرزندآوری ما به قدر جانشینی هم نیست، یعنی کمتر از جانشینی است، الان اینجوری است. این معنایش این است که ما تا سی سال دیگر یک جامعهی پیر داشته باشیم.
خطر بزرگی است، این از همهی خطرات بزرگتر است. این خیلی مهم است. این احتیاج به تلاش و کار دارد. مسلّماً راههایی هم وجود دارد برای اینکه بشود این را درست کرد؛ باید بنشینید این راهها را پیدا کنید.
یک [مسئله] هم ازدواج مجرّدان است. «وَ أَنْکِحُوا الْأَیامی مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُمْ»(۱) این الان واقعاً [لازم است.] گاهی دخترهایی بدون آوردن نام یا گاهی هم با نام، به من نامه مینویسند که طالب ازدواجند و برایشان فراهم نمی شود. یکی از دعاهایی که بنده دائم میکنم برای ازدواج دخترها و پسرهایی است که مایل به ازدواجند و امکان ازدواج ندارند. فکر کنید ببینید چه کار باید کرد؟ همهی اینها قابل علاج است. بایستی این را [علاج کرد].
در مسائل خانواده به نظر من روی این چند موضوع بخصوص باید تکیه کرد و باید راههای عملی پیدا کرد. یکی از کارهای بسیار اساسی در این زمینه فرهنگسازی است؛ باید فرهنگسازی کنید. ببینید چگونه میشود فرهنگسازی کرد؛ بالاخره بروید افکار عمومی را درست کنید، یعنی یک کار بزرگ این است.
کار مردمی هم -که اشاره شد کارهای مردمی و اینها- کاملاً درست است. باید کار از دست مردم گرفته نشود، اگر چه دستگاه حکومت مسئولیت دارد، ما هم مسئولیت [داریم]، در مورد مسائل خانواده ما مسئولیت داریم، دولتها مسئولیت دارند، همهی دستگاههای مختلف حکومتی مسئولیت دارند و باید به وظایفشان عمل کنند لکن این پویش مردمی و حرکت عمومی مردمی نبایستی متوقف بشود؛ کار اساسی را این میکند و دولتها بایستی کمک کنند. «بیانات در دیدار با فعالان و کارشناسان خانواده، ۱۳۹۸/۰۵/۲۴»