ادعای رویترز درباره کشتهشدگان اعتراضات آبان / تکنیک دروغ بزرگ چیست؟
تاریخ انتشار: ۳ دی ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۲۳۲۲۶۴
«دروغ بزرگ»، یکی از تاکتیکهای جنگ روانی محسوب میشود؛ تاکتیکی که رویترز در گزارش اخیر خود برای فریب افکار عمومی ایران به آن متوسل شد و ادعا کرد در اغتشاشات آبانماه سال جاری حدود یکهزار و 500 نفر کشته شدند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آنا؛ در حالی که پس از حوادث آبان ماه سال جاری رسانههای عربی و غربی سیاست کشتهسازی و ادعاهای دروغ در این زمینه را دنبال میکردند، هر روز آمارهای غیررسمی، ادعایی و البته عجیب از تعداد کشتهشدگان اغتشاشات منتشر میشد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این روند ادامه یافت تا اینکه شب گذشته خبرگزاری رویترز که مدعیان آزادی بیان آن را «بیطرف» میپندارند، در حالی که مقامات کشورمان هنوز آمار رسمی درباره تعداد کشتهشدگان اعلام نکردهاند، مدعی کشته شدن حدود یکهزار و 500 نفر در اعتراضات آبان ماه شد! رویترز در این گزارش برای باورپذیر شدن مطلب توسط مخاطب، سیاست «در آمیختن بخشی از حق به مقدار زیادی باطل» را برگزید.
ساختمان شبکه رویترز
در گزارش ادعایی رویترز آمار بهنقل از چندین مقام وزارت کشور بیان شده و برای باورپذیرتر کردن موضوع مدعی شده است که 17 نوجوان، حدود 400 زن و تعدادی از نیروهای امنیتی و پلیس در میان کشتهشدگان هستند. این خبرگزاری که ید طولایی در تبدیل شدن به اتاق فرمان عملیات روانی انگلیس و آمریکا علیه ایران دارد و در موضوعات مربوط به مذاکرات هستهای و «کمپین فشار حداکثری» نیز بازوی اصلی رسانهای آمریکاست، منابع خود برای ارائه این خبرسازی را افرادی در وزارت کشور و مقامات امنیتی عنوان کرده، ولی هیچ نامی از آنها به میان نیاورده است.
این گزارش در حالی منتشر شده است که مقامات دستگاه قضایی کشورمان بارها ادعای رسانهها و منابع خارجی را درباره تعداد کشتهشدگان و بازداشتیهای حوادث آبانماه تکذیب کردهاند. پیشتر نیز سازمان عفو بینالملل اعلام کرده بود که تعداد کشتهشدگان اعتراضات آبانماه در ایران دستکم 304 نفر است.
واکنش رسمی کشورمان به ادعای رویترز
علیرضا ظریفیان یگانه، رئیس مرکز ارتباطات و اطلاعرسانی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی با تکذیب این ادعا گفت: این نحو از خبر نوشتن و ادعا کردن اساساً کار خاصی ندارد؛ کافی است بر مبنای یک برنامه از پیش تعیینشده عملیات روانی، یکسری ادعاها کنار هم چیده شود و وقتی هم از این رسانه درخواست منبع یا سند شود، شما را به موجودات نامرئی ارجاع میدهد که هیچ امکانی برای صحتسنجی آن وجود ندارد؛ لذا ادعای رویترز نه از باب امنیتی و اطلاعاتی، بلکه حتی از جنبه خبری هم کاملاً بیارزش و لطمه شدیدی به اعتبار از پیش مخدوش این خبرگزاری وارد کرد.
وی افزود: حال که رویترز نمیخواسته منبع، سند یا حتی یک قرینه کوچک ارائه کند، چرا به یکهزار و 500 نفر اکتفا کرده است؟ میتواند بگوید ۲۰ هزار نفر کشتهاند، اما این خبرسازیهای جعلی اعتباری ندارد.
رئیس مرکز ارتباطات و اطلاع رسانی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تصریح کرد: همانطور که در دستور رهبر معظم انقلاب آمده است، موضوع رسیدگی و دلجویی از خانوادههای کشتهشدگان اخیر در سه گروه ادامه دارد و پس از جمعبندی کامل این موضوع اطلاعرسانیها انجام خواهد شد.
انتقاد ظریف از دروغپردازیهای رویترز
رویترز که از نگاه برخی کارشناسان رسانه، دومین خبرگزاری بزرگ و پر کار جهان است، در آییننامه خود بندی دارد که تمام اعضای این سازمان رسانهای را ملزم میکند همواره با ذکر دقیق نام منابع، اخبار حساس درباره تحولات مهم جهانی را گزارش کند. در این آییننامه، استناد به منابع بینام تنها بهعنوان آخرین راهکار و صرفاً در مواردی نادر مجاز شمرده شده و در عین حال تأکید شده است که این منابع غیرقابل اتکاترین منبع برای خبرنویسی هستند؛ اما ظاهراً زمانی که پای اخبار ایران در میان است، این اصول برای رویترز چندان محلی از اعراب ندارند.
محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران
پیشتر نیز تحریفها و خبرسازیهای مکرر این خبرگزاری مورد انتقاد کارشناسان و مقامات مختلف قرار گرفته بود، به نحوی که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان (که همواره تلاش کرده است رویکردی متعادل در قبال رسانههای خارجی اتخاذ کند) نتوانست در برابر گزارشهای بیاساس رویترز سکوت کند و سوم تیر ۱۳۹۷ گفت: بدانید که خبرگزاری رویترز روزی ۵۰ خبر دروغ درباره اقتصاد ایران منتشر میکند.
نکته قابل تأمل اینجاست که این آمار را تنها گروهک تروریستی منافقین، چند روز قبل از انتشار این گزارش ارائه کرده بودند و در یک رویداد کاملا اتفاقی! رویترز دقیقا همین تعداد را به عنوان قربانیان آشوبهای آبان ماه جا زده است.
تکنیک «دروغ بزرگ» برای فریب افکار عمومی
«دروغ بزرگ»، یکی از تاکتیکهای جنگ روانی محسوب میشود. این تاکتیک یکی از قدیمیترین و سنتیترین تکنیکهای جنگ روانی است، اما هنوز هم مورد استفاده فراوانی در رسانهها دارد و عمدتاً برای مرعوب کردن حریف یا حتی مرعوب کردن افکار عمومی استفاده میشود. در فریب با راهبرد دروغ بزرگ، کوشش میشود تا مخاطب مورد نظر به سمت یک فضای روانی متفاوت با واقعیت سوق داده شود. این فضای درونی باید به گونهای ساخته و پرداخته شود که گروه هدف بدون ابراز مقاومت، در آن فضا قرار گیرد و مفاهیم و علائم انتقالی، مورد قبول و پذیرش او باشد.
معروفترین مورد استفادهای که از این تاکتیک شده، در زمان هیتلر و بهوسیله «پاول یوزف گوبلز» بوده است. گوبلز میگفت: دروغ هر قدر بزرگتر باشد، باور آن برای تودههای مردم راحتتر است.
وی معتقد بود: این تاکتیک هم برای مرعوب کردن دشمن و هم تهییج افکار عمومی، تشویش نیروها و مرعوب کردن دشمن درباره نیروی دفاعی و دروغهایی که در زمینه توان نظامی و تکنیکی است، به کار گرفته میشود که در زمینه استفاده از آن دچار بیماری خودباوری و خودبینی نیز میشود.
گوبلز میافزاید: دروغ را به حدی بزرگ بگویید که هیچکس جرئت و فکر تکذیب آن را نکند. بعضی مواقع دروغهایی میگفتم که خودم از آنها میترسیدم.
وی سیاستمدار ناسیونال سوسیالیست آلمانی است که از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۵ وزیر پروپاگاندای رایش سوم بود.
پروژه نفوذ و جاسوسی رویترز
گرچه امروزه افکار عمومی جهان رویترز را بهعنوان یک خبرگزاری به اصطلاح معتبر میشناسند، ولی این تشکیلات همان بنیاد دروغپراکنی است که 150 سال پیش با 100 هزار لیره رشوه و با یک قرارداد رسمی به نام و کام «رویتر» قصد بلعیدن کل ایران را برای 70 سال داشت. همزمان با تبوتاب اروپا برای پيشرفت، حكومت قاجار در ایران مجموعه قراردادهایی با اروپا بست كه تاب و توان كشور را ذرهذره میگرفت.
پاول یولیوس رویتر، بنیانگذار خبرگزاری رویترز
يكی از طرفهای قرارداد، «پاول یولیوس رویتر» بود كه معاهدهای با ناصرالدينشاه امضا كرد كه طبق آن امتياز ساختن هرگونه راه و راهآهن و سدها از دریای مازندران تا خلیج فارس و بهرهبرداری از همه معادن ایران (به جز طلا و نقره)، ایجاد مجاری آبی و قنات و کانالها برای کشتیرانی یا کشاورزی، ایجاد بانک و هرگونه کمپانی صنعتی در سراسر ایران، حق انحصار کارهای عامالمنفعه، استفاده و بهرهبرداری از جنگلها برای مدت 70 سال و استفاده از گمرکات ایران به مدت 25 سال در ازای پرداخت 6 میلیون لیره انگلیسی و سود پنج درصد در اختیار رویتر قرار گرفت. وی یک کارآفرین آلمانی-بریتانیایی بود که در استفاده از تلگراف و مخابره اخبار در عصر خود از پیشگامان بهشمار میرفت و همزمان روزنامهنگار و مؤسس آژانس خبری رویترز بود.
شدت وضعیت استعماری حاكم بر اعطای این امتياز اعتراضات گستردهای را بهدنبال داشت و اعتراض روسها مزيد بر علت شد تا پيش از اجرای قرارداد، ناصرالدين شاه حكم به لغو آن بدهد.
نازنین زاغری که به جرم جاسوسی در زندان است، در پوشش این بنیاد دروغپراکنی وارد ایران شد و دنبال براندازی نظام بود که بهوسیله دستگاههای امنیتی دستگیر شد. دامنه نفوذیها به جریان اصلاحطلب نیز میرسد و چند خبرنگار وابسته به این جریان در رویترز مشغول کارند. طبعاً این افراد باید هزینه اقدامات خود را در راستای نفوذ در کشور پرداخت کنند.
نفوذ و دروغپراکنی این بنگاه خبری تا آنجا پیش رفته است که با گزارش اخیر خود، سخنان مقام معظم رهبری را نیز تحریف کرده. در حالی که معظم له در 21 تیر سال 1378 فرمودند: «حتّی اگر یک حرفی که خون شما را به جوش میآورد به زبان آورند - مثلاً فرض کنید اهانت به رهبری کردند - باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید.» رویترز اما با هدف القای اهداف شوم خود در جامعه، این جمله را جعل و گزارش کرد که «رهبر انقلاب از پاره کردن عکس عصبانی شد و گفت بروید آنها را سرکوب کنید»!
ایشان افزودند: مگر من بارها نگفتهام در اجتماعات کسانی که مخالفند، هیچکس نباید رفتار خشونتآمیز داشته باشد؛ چون این اقدام دشمن را خوشحال میکند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمیکنند؟! حتی اگر حرفی که خون شما را به جوش میآورد به زبان آوردند (مثلاً فرض کنید اهانت به رهبری کردند) باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند یا پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را برای آن روزی که کشور به آن نیازمند است، برای آن روزی که نیروی جوان و مؤمن و حزبالّلهی باید در مقابله با دشمن بایستد، جمع کنید.
و بالاخره اینکه به نظر میرسد با بیاعتبار شدن رسانه استعمار پیر (بی بی سی) و گافهایی که این شبکه خبری در قبال رویدادهای ایران داده است، رویترز ماموریت ناتمام بنگاه خبرپراکنی ملکه را برعهده گرفته؛ رویدادی که در گام اول با یک رسوایی بزرگ همراه بود.
انتهای پیام/4106/4033/
منبع: آنا
کلیدواژه: رویترز جنگ روانی پروژه کشته سازی دروغ بزرگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ana.press دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۲۳۲۲۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از ادعای شکنجه تا پیامهای لحظه آخری نیکا به مادرش
بررسی پرونده نیکا شاکرمی، توسط مراجع ذیصلاح قانونی، مشخص کرده است، مرگ او ارتباطی با اغتشاشات نداشته و صرفا نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوک در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفته است.
به گزارش خبرگزاری ایمنا و به نقل از میزان، چهار روز بعد از فوت مهسا امینی، در تاریخ ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ و با شروع اغتشاشات در ایران، خبرهای جدیدی در مورد فردی به نام «نیکا شاکرمی» به عنوان کشته اغتشاشات، بازخوردهای بسیاری در بین افکار عمومی و شبکههای اجتماعی داشت.
نیکا شاکرمی دختر ۱۶ سالهای بود، که در روزهای ابتدایی اغتشاشات ۱۴۰۱، با سقوط از ساختمانی در تهران فوت کرد و این همزمانی باعث سوءاستفاده رسانههای معاند و انتشار شایعه کشتن او توسط نیروهای امنیتی در فضای مجازی و رسانههای بیگانه شد.
پرونده نیکا شاکرمی از بحثبرانگیزترین پروندههای قضایی مربوط به اغتشاشات گذشته بود. پرونده ویژهای که حتی شبکه خبری سیانان به عنوان یکی از شبکههای صاحب نام آمریکایی نیز آن را سوژه گزارشهای خود کرده بود.
نیکا شاکرمی؛ یکی از اولین گزینههای پروژه کشتهسازی«کشتهسازی»، پروژهای قدیمی، اما همیشه در دسترس برای دشمنان جمهوری اسلامی ایران است که در مقاطع مختلف پس از انقلاب اسلامی با ایجاد هر آشوبی در کشور، به ابزاری برای اجرای نقشههای شوم دشمنان تبدیل شده است که البته در هر مرتبه، پروژه آنها رسوا میشود.
پس از ایجاد ناآرامیها و اغتشاشات خیابانی ۱۴۰۱، در شهرهای مختلف ایران، پروژه کشتهسازی باز هم به راه افتاد و رسانههای ضد انقلاب، به صورت روزانه با طرح اسامی مختلف و در شهرهای مختلف ادعا میکردند که این افراد با شلیک مستقیم گلوله یا ضرب و شتم و یا در بازداشت و تحت شکنجه، توسط ماموران امنیتی و انتظامی کشته شدند، در حالی که بعد از بررسی پرونده فوت تک تک این افراد توسط مراجع قضایی مشخص شد، که این افراد با استناد به مدارک مستدل و متقن موجود به دلایل دیگری جان خود را از دست داده بودند.
خبر درگذشت نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله و اهل خرمآباد استان لرستان که در تهران زندگی میکرد، همزمان با اغتشاشات، فرصتی مناسب برای جریان ضد انقلاب، جهت قرار دادن نامی جدید در پروژه کشتهسازیها بود. با انتشار این خبر، تحت این عنوان که نیکا به دلیل حضور در اعتراضات خیابانی توسط نیروهای امنیتی دستگیر و کشته شده است، پروژه جدید تخریب اذهان عمومی آغاز شد.
نیکا شاکرمی، از اولین افرادی بود که ضد انقلاب، از طریق پروژه کشتهسازی، فوت او را به پای نظام نوشتند. شبکه سیانان همگام با جریان رسانهای غرب و با انتشار دو فیلم، مدعی شد که نیکا شاکرمی در اغتشاشات بازداشت شده است. در حالی که طبق بررسی موضوع بعد از وقوع حادثه، از سوی مرجع قضایی و اسناد و مدارکی که در این زمینه جمعآوری شد، مشخص شد که این ادعا دروغی بیش نبوده است.
شرح پرونده نیکا شاکرمی توسط دادسرای جرایم جنایی تهراندر تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، پیدا شدن پیکر دختری نوجوان، در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافینژاد تهران، به پلیس گزارش داده شد. طبق مشاهدات، این دختر بر اثر سقوط از پشتبام فوت کرده و کولهپشتی و گوشی موبایل او، روی سکوی پشتبام خانه چهارطبقه مجاور قرار داشت.
بعد از ورود دستگاه قضایی به موضوع، جهت مشخص شدن علت مرگ نیکا شاکرمی و بررسی پرونده در دادسرا، محمد جواد شفیعی، سرپرست دادسرای جنایی استان تهران، در آبان ۱۴۰۱، درباره جزئیات این پرونده توضیحاتی ارائه داد و گفت: ساعت ۷:۳۰ روز چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیراکرم متوجه جسد زن جوانی در حیاط منزل خود میشوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع میدهند. در پی آن اکیپهای تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه میشوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.
در آزمایشهای کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگیهای متعدد در ناحیه سر، لگن، اندامهای فوقانی و تحتانی، دست و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان میدهد فرد از بلندی به پایین پرتاپ شده است و هیچ گونه آثار گلوله در بدن مرحومه کشف نشد.
در جریان بررسیها در دادسرای جرائم جنایی تهران، جهت بررسی علت فوت نیکا شاکرمی، فیلمی از ۷ ساعت قبل از پیدا شدن جسد نیکا منتشر میشود که نشان میدهد او در حال گفتگو با موبایل به خانه نیمه کارهای در مجاورت کوچه پشتی خانه خالهاش رفته تا اینکه صبح روز بعد جنازهاش در حیاط خانه مشرف به بالکن خانه نیمهکاره پیدا شده است. همچنین، با بررسی دوربینهای مداربسته مشخص شد که نیکا با فردی در ساختمان نیز ارتباط نداشته است و کسی هم او را تعقیب نمیکرده است.
در همین رابطه، میتوانید فیلم ورود نیکا شاکرمی به خانه نیمهکاره را مشاهده کنید:
به گفته بازپرس پرونده، در پشت بام ساختمانی که جسد نیکا شاکرمی کشف شد، فیلترهای سیگار و کیف او پیدا شد که داخل کیف: حوله، عینک شنا و سیگار وجود داشت. همچنین گوشی همراه او نیز در محل پیدا شد که در حالت هواپیما قرار داشت و در حال پخش موسیقی بود.
ادعاهای متناقض خانواده نیکا شاکرمییکی از دوستان نیکا درباره صحبتهای خاله نیکا با رسانههای خارجی، مطالب قابل تأملی را مطرح کرد. طبق اظهارات یکی از دوستان نیکا، آتش شاکرمی از ادعای کشته شدن نیکا در بیبیسی خوشحال بود و میگفت: خوب شد که این خبر به گوش همه رسید وگرنه مردم خرم آباد میگفتند نیکا دختری خیابانی بوده و در نهایت خودکشی کرده است!
یکی از ادعاهای دیگری که خاله نیکا در گفتگو با بیبیسی و در جریان بازجویی خود مطرح کرد، این بود که: چند روز بعد از مفقودی نیکا، شخصی از طرف یکی از دوستانش با او تماس میگیرد و ادعا میکند که خانوادهاش از مسئولین رده بالای سپاه هستند و نیکا در بازداشت سپاه بوده، از او بازجویی شده و برایش پرونده تشکیل شده و یکی دو روز اخیر به اوین منتقل شده است. در حالی که، بازپرس شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه ۲۷ تهران، در رابطه با این ادعای خاله نیکا گفت: فرد مورد نظر احضار شد و صراحتاً حرفهای خاله نیکا را انکار کرد.
طبق گفته بازپرس دادسرای امور جنایی تهران، مادر نیکا شاکرمی در جریان بازپرسی اعلام کرده بود که با دخترش زندگی میکرده، اما با انجام تحقیقات، مشخص شد نیکا چندین ماه بود که با خاله خود و جدا از مادر زندگی میکرده است.
اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت ۲۱:۲۶ تا ۲۳:۰۵ شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیامها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت ۰۴:۵۷ بامداد سیام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش مینویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»
اما نکته قابل توجه این است که در بررسی مکالمه پیامکی مادر نیکا با دخترش مشخص شد که با وجود چندین پیام ارسالی از طرف مادرش از ساعت ۲۱:۲۶ تا ۲۳:۰۵ شب بیست و نهم شهریور و بدون پاسخ گذاشتن پیامها از طرف نیکا، سرانجام در ساعت ۰۴:۵۷ بامداد سیام شهریور، ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد نیکا توسط ساکنین محل، نیکا در یک پیام خطاب به مادرش مینویسد: «تقصیر هیچکس نبود.»
مادر نیکا ساعت ۱۹:۰۹ دقیقه، سی و یکم شهریور یعنی یک روز پس از حادثه مجدداً به دخترش پیام میدهد و از او میخواهد به خانه برگردد، مادر با بیان این جمله که زندگیت را تباه نکن به نیکا پیشنهاد میدهد، یک ماه در بیمارستان بستری شود تا مسئله حل شود و میگوید: «تا یک ماه آینده خانه را به تهران میآورم.»
خاله نیکا نیز در ۳۱ شهریور طی پیامی که نشان از نگرانی احتمالی او درباره خودکشی نیکا دارد به او میگوید: «نیکا عزیزم، نذار اشتباهات بقیه باعث بشن تو به خودت آسیب بزنی»
این پیامها، حاکی از وجود اختلافات نیکا با خواندهاش و وضعیت ناپایدار سلامت روحی و روانی او بود. علاوه بر آن، پیامهای رد و بدل شده بین نیکا و مادر و خالهاش با اظهارات خاله و دوستان نیکا، در تعارض است و حاکی از واقعیتی است که با روایت دروغ شبکههای معاند فاصله فراوانی دارد.
در ادامه اظهارات متناقض خانواده نیکا، میتوان به ادعای خاله او اشاره کرد که، گفته بود فردای مفقودی نیکا اعلام مفقودی کردند در حالی که طبق گفته خانواده نیکا، آنها در تاریخ ۷ مهرماه اعلام مفقودی او را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ ۹ مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده میشود. یعنی خانواده نیکا شاکرمی، برخلاف گفته آتش شاکرمی، نه تنها فردای آن روز که بعد از یک هفته اعلام مفقودی کردند.
علت فاصله زمانی مرگ نیکا تا تحویل جسد به خانواده شاکرمیخانواده نیکا در تاریخ ۷ مهرماه یعنی ۹ روز بعد از مفقودی، اعلام مفقودی فرزند خود را به کلانتری اعلام کردند و در تاریخ ۹ مهر ماه جسد به خانواده تحویل داده شد. اما علت این فاصله زمانی به این خاطر بود که، بعد از کشف جسد، پیکر او به پزشکی قانونی منتقل شده بود و با توجه به اینکه مرحومه سابقهای نداشته، با انگشتنگاری اطلاعاتی در خصوص هویت او به دست نیامد.
شاهد بر این موضوع این است که در نامهای که از طرف سازمان بهشت زهرا (س) خطاب به کلانتری برای انتقال جسد متوفی به سالن تشریح نگاشته شده برای مرحومه نیکا شاکرمی عنوان «زن ناشناس» به کار برده شده، که این موضوع نشان میدهد هویت او بعد از کشف جسد، ناشناس بوده و مدارک هویتی نیز همراه او نبوده است.
همچنین در دستور قضایی که برای انتقال جسد نیکا از بیمارستان به پزشکی قانونی از سوی افسر تحقیق پلیس، صادر شده نیز هویت نیکا شاکرمی، تحت عنوان «مجهولالهویه» ذکر شده است.
با توجه به این مدارک، دلیل علت فاصله زمانی بین مرگ نیکا و تحویل جسد او به خانواده؛ ناشناس بودن جسد و تأخیر خانواده نیکا برای اعلام مفقودی، بوده است.
در مورد دفن نیکا هم شایعاتی توسط رسانههای بیگانه، مطرح شد و ادعا شد که اجازه خاکسپاری نیکا شاکرمی، در خرم آباد داده نشده است.
اما دایی مادر نیکا در توضیح دلیل دفن نیکا در روستای حیاتالغیب گفت: «ما در ابتدا در این باره با دو نظر در فامیل مواجه بودیم، فامیل پدر مرحوم نیکا بر خاکسپاری او در جوار پدرش تأکید داشتند، ما هم با این موضوع موافق بودیم. اما مادرش در ابتدا مخالف بود که بعد از صحبتهایی که کردیم، با توجه به فراخوانهایی که شده بود و احتمال میدادیم برخی بخواهند در مراسم شلوغ کنند و جان مردم دیگری به خطر بیافتد، یعنی همان جریانی که میتواند قاتل نیکا باشد در تهران، ممکن است بیاید و در این مراسم هم اغتشاشی را ایجاد کند و حتی باز هم کشتهسازی کند، تصمیم بر خاکسپاری او در روستای پدری با حضور اقوام درجه یک گرفتیم.»
دلایل تقویت فرضیه خودکشی نیکا شاکرمیهمانطور که بیان شد، با بررسیهای انجام شده، مشخص شد که نیکا به دلیل سقوط از بالای ساختمان فوت کرد، اما اینکه نیکا به چه دلیلی از ساختمان پرت شد نامشخص ماند. یکی از فرضیههای مطرح شده، فرضیه خودکشی نیکاست. علاوه بر مکالمات نیکا با مادرش، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولاً برای خودکشی استفاده میشود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد. همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز این موضوع تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع به عنوان مطمئنترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد.
نیکا به یکی از دوستانش که تصمیم به خودکشی داشت گفته بود: تنها راه مطمئن خودکشی، سقوط از ارتفاع است که قطعاً کشنده است.
نهایتاً، بررسی پرونده نیکا شاکرمی، نشان میدهد مرگ او نه به اغتشاشات ربط داشته و نه توسط نیروهای امنیتی انجام شده، اما رسانههای معااند با اتکا به اظهارات متناقض خانواده او و ادعاهای دروغین خود، اقدام به انتشار دادههای غلط درباره مرگ نیکا کردند و حتی بعد از مشخص شدن ابهامات نیز دست از ادعاهای خود نکشیدند.
گزارشهای غیرمستند رسانههای خارجی در مورد مرگ نیکا شاکرمیعملیات روانی از مهمترین ابزار دشمنان در تحلیل و تبیین جنگ ترکیبی علیه ایران اسلامی است. عملیاتی که رفتهرفته پیچیدهتر نیز میشود. جنگ تبلیغاتی علیه ایران توسط رسانههایی مانند: بیبیسی فارسی، اینترنشنال، صدای آمریکا، فاکس نیوز، سی ان ان و… سازماندهی میشود.
در اغتشاشات ۱۴۰۱، سیانان به عنوان یکی از بازوهای رسانهای دشمن، برای نشر اخبار کذب درباره ایران تبدیل شد. در این پروژه، سیانان به عنوان یک رسانه انگلیسی زبان به ظاهر معتبر، به انتشار گزارشهایی علیه ایران پرداخت.
تا پیش از این، رسانههای سرشناس آمریکایی در جنگ روانی علیه ایران، برای حفظ اعتبار خود، سعی داشتند فیک نیوزها، جعلیات، اخبار کذب و چرندیات خود در مورد ایران را از طریق رسانههای زرد وابسته به خود مانند: شبکههای منوتو، اینترنشنال، آمدنیوز و در مواردی بیبیسی فارسی، به اذهان و افکار مخاطبان خود برساند، اما در مورد وقایع سال گذشته ایران، به دلیلی بیاعتباری و بیحیثیتی این شبکهها، رسانه ظاهراً معتبری مانند سیانان هم وارد این بازی شد و شروع به نشر اخبار واهی درباره اغتشاشات ایران کرد.
سیانان در این پروژه، برای اعتباربخشی به گزارش خود به سراغ افرادی با هویت مشخص رفت. از جمله این افراد نیکا شاکرمی بود. پروژهای که با توسل به قدرت فضای مجازی و خلاءهای قانونی به شکل وسیع تری گسترش پیدا کرد.
سیانان در گزارش خود برای اثبات بازداشت نیکا شاکرمی استنادات عجیبی آورده بود؛ مثلاً حضور نیکا شاکرمی در اغتشاشات را دلیلی بر بازداشتش مطرح کرد در صورتی که موضوع حضور نیکا در اغتشاشات و دستگیری او از سوی مادر و خاله وی مطرح شده بود و شاهدی بر این ادعا که نیکا دستگیر شده است، وجود ندارد.
همچنین سیانان مدعی شده بود که نیکا در ساعت ۲۰:۳۷ دقیقه دستگیر و بازداشت شده بود و تلفن همراه وی از دسترس خارج شد؛ در حالی که این ادعا، حتی تماسهای نیکا با خانواده و اطرافیانش بعد از این ساعت در بین ساعت ۱۱:۳۰ الی ۱۱:۴۰ که از سوی مادر نیکا نیز تأیید شده است را نادیده گرفته بود.
بررسی گزارشهای سیانان نشان میدهد که ظاهراً این رسانه خود را «مرجع» میداند و ادعاهایی که از سوی رسانهها و منابع نامعتبر مطرح شده را، «تأیید» میکند.
این جریان نشان میدهد که پروژه تهدید امنیت روانی و فیزیکی مردم ایران به قدری برای دشمنان ایران مهم است که ترسی از خدشه حیثیت و اعتبار رسانههای جریان اصلی خود ندارند و این امر در مورد ادعای سیانان، در ماجرای «نیکا شاکرمی» نیز مشاهده شده است.
ژیار گل، گزارشگر بیبیسی فارسی نیز در یک گاف بزرگ، درباره فوت نیکا شاکرمی به پیدا شدن پیکر او در کهریزک اشاره میکند و با تأکید میگوید: چرا جنازه او را به کهریزک بردند و در واقع این موضوع را یکی از نشانههای جنایت علیه او معرفی میکند!
در حالی که، ظاهراً نمیدانست، مرکز تشخیص و آزمایشگاهی پزشکی قانونی استان تهران در کهریزک قرار دارد و افراد برای پیدا کردن اجساد مفقودشده باید به آنجا مراجعه کنند!
بیبیسی فارسی نیز، بدون هیچ سندی و صرفاً بر اساس شنیدهها، مدعی شده بود که نیکا در تجمع ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ مفقود شده و پس از ۱۱ روز جسد او به خانواده تحویل داده شده است.
در نهایت، با بررسی پرونده نیکا شاکرمی توسط مراجع ذی صلاح، مشخص شد که مرگ او نه تنها توسط نیروهای امنیتی انجام نشده، بلکه ارتباطی نیز با اغتشاشات نداشته و صرفاً نام او در آن روزها به واسطه مرگ مشکوکش، در لیست پروژه کشتهسازیها قرار گرفت.
کد خبر 749464